-
روانشناسی سازها (۲)
13 اردیبهشت 1388 00:07
کمانچه : بر خلاف تار که حتما باید بزنیم تا صدایش در بیاید، کمانچه روحی لطیف دارد و باید نازش را کشید تا از خو د ش صدا بدهد. برای همین است می گویند کمانچه کش و نمی گویند کمانچه زن!! اگر به روحیات نوازندگان این ساز هم نظری داشته باشید، می بینید که اصولاً آدم های نازی هستند و کمتر به همکارانشان گیر می دهند. حال و هوای...
-
خدا
12 اردیبهشت 1388 02:18
میآیم به سوی تو، فقط به سوی تو، دیر زمانیست که در تنهاییهایم ترا میجستم و تو در من بودی و من غافل از وجود تو ! جستجو میکردم ترا در جایی دیگر ! می آیم می آیم به سوی تو همه چیز را همه کس را رها میکنم، میجویم، ترا میخوانمت، وقتی دلتنگ میشوم و از شدت درد اشکهایم جاری میشود و صدای شکستن قلبم را میشنوم . تنها به تو...
-
شب سیاهی که می دونم حقمه...
9 اردیبهشت 1388 17:57
دیشب، شبی پر از درد و دلتنگی برایم بود. شبی که خستگی زندگی را از تمام وجودم احساس می کردم ٬ یک شب پر از درد و دلتنگی و یاد گناه. شبی که در آغاز با بغض آغاز شد اما تمام غم و غصه های دلم ٬ بغضم را شکستند و چشمانم را وادار به اشک ریختن کردند ... اشکهایی که تمامی نداشتند ... یک شب ابری ٬ در حالی که هیچ ستاره ای نبود که...
-
عصیان خدا
6 اردیبهشت 1388 02:09
عصیان خدا گر خدا بودم ملائک را شبی فریاد می کردم سکه خورشیدی را در کوره ظلمت رها سازند خادمان باغ دنیا را ز روی خشم می گفتم برگ زرد ماه را از شاخه شبها جدا سازند نیمه شب در پرده های بارگاه کبریای خویش پنجه خشم خروشانم جهان را زیر و رو می ریخت دستهای خسته ام بعد از هزار سال خاموشی کوهها را در دهان باز دریاها فرو می...
-
وقتی یک نوشابه میخورید، چه اتفاقی میافتد؟
1 اردیبهشت 1388 16:15
ا مروز وقتی داشتم mail هام رو چک می کردم به مطلبی بر خوردم که فکر کردم خوبه اونو بذارم تو وبلاگ تا شما هم بخونیدش. در ضمن از شادی دوست عزیزم که این mail رو برام فرستاده تشکر می کنم. ************************ وقتی یک نوشابه می خورید، چه اتفاقی می افتد؟ 10 دقیقه بعد 10 : قاشق چای خوری شکر وارد بدنتان می شود. می دانید...
-
بهار
1 اردیبهشت 1388 00:52
سپاس خدایی را که در قالب جهان آفرینش دفتر حسن و زیبایی بنمود و برگ های گوناگون آن را در برابر ادراک و احساس آدمیان بگشود تا پاک بینن و از هر ورق آن فصول اسرار خوانند و از دریافت هر سری مزه ی عشق چشند. سلام : من از این به بعد قسمتی از این صفحه رو اشغال می کنم و با حرف های خودم سرتون و درد می یارم. دوستای گل من سجاد و...
-
روانشناسی سازها (۱)
27 فروردین 1388 01:40
تار : معمولا آدم های قلدر و پر ابهت و قد بلند و قوی هیکل سراغ این ساز می روند. صدایی پر صلابت دارد و نوازنده هایش نیز خود به خود چنین ویژگی را پیدا می کنند. تار در یک گروه ممکن است صدای دیگر سازها را بخورد و همین طور نوازنده آن نیز ممکن است به سایر همکارانش توپ و تشر برود که چرا درست ساز نمی زنی. تار زن حتی به خودش حق...
-
یه دوست خوب... یه همکار جدید
24 فروردین 1388 00:05
سلام سلامی به لطافت امواج همیشه خروشان و به آرامش همیشه پنهان جنگل. هر روز صبح اون وقتی که دست آفتاب به صحنه چشمام نمایش صبح و سلام رو پیشکش می کنه به یادتم...با یادت ذره ذره وجودم پر می شه از نور از صداقت نگاه معصوم دوستی... پاکی ناب دریا رو که می بینم یاد تو می افتم آره یاد تویی که دریایی بودنت دریا رو شرمنده کرده....
-
[ بدون عنوان ]
21 فروردین 1388 00:57
و آنگاه که زیر درخت گیلاس می نشینم و به تمام موجودات نگاه می کنم خدا را با تمام اعضای تنم حس می کنم و با صدایی بلند فریاد می زنم که ای که آفریده ای این جهان را با تمام زیبایش ای که وجود ما اگر هست از وجود توست تو را می پرستم و از تو طلب یاری دارم ای یاری دهنده ی همه ی نیازمندان و هر روز در طلب رسیدن به تو می کوشم و می...
-
اجادسا و مونا
20 فروردین 1388 20:19
سلام دوستای گلم خوبید، خوشتون می گذره بازم خدارو شکر اومدم یه دوسته دیگرو معرفی کنم که می خوام البته می خواهیم باهاش همکار بشیم. خوب می دونم قولشو نداده بود ولی خواستم سه تا بشیم همیشه میگن ( تا 3 نشه بازی نشه ) خوب اسم این دوستمم مونا ست امیدوارم که مونارو هم مثل فهیمه هواش و داشته باشید مونا هم می تونه خوب بنویسه و...
-
خدا جونم گوش کن ۲
18 فروردین 1388 12:05
خدا جونم ممنون که به من اجازه زندگی کردن دادی. مهربونم. به اندازه تمام موجودات زنده دنیا دوستت دارم نه!، خیلی بیشتر خدا جونم کمکم کن تا قبل از درخواست کمک کنم و و قبل از اینکه دوستم داشته باشن، دوستشان بدارم. و پیش از آنکه من رو بفهمند، درکشان کنم سخته، می دونم کمکم کن. پروردگارا عبادتت می کنم نه برای درخواست های خودم...
-
داستان ...
15 فروردین 1388 23:58
در جزیره ای زیبا تمام حواس زندگی می کردند: شادی – غم – غرور - عشق و ... روزی خبر رسید که به زودی جزیره به زیر آب خواهد رفت . همه ساکنین جزیره قایقهایشان را آماده می کردند تا جزیزه را ترک کنند . اما عشق می خواست تا آخرین لحظه بماند چون او عاشق جزیره بود . وقتی جزیره به زیر آب فرو می رفت عشق از ثروت که با قایق با شکوهی...
-
[ بدون عنوان ]
11 فروردین 1388 12:49
مادر با دستی گهواره کودک و با دستی دیگر دنیا را تکان می دهد. ناپلئون ما برای زیستن افسانه شخصی داریم. پائولو کوئیلو به امید فکر و کوشش خود باشیم، نه به انتظار بخت و اقبال... محمد حجازی کار کردن سه شیطان بزرگ را از بین می برد: کسالت، گناه و فقر. ولتایر اگر انسان نیروهای درونش را بشناسد می تواند به رویاهایش واقعیت بخشد....
-
یادداشتی از طرف ؟؟؟؟؟
9 فروردین 1388 16:45
یادداشتی از طرف ؟؟؟؟؟ به: شما تاریخ : امروز از: خالق موضوع : خودت من خدا هستم. امروز من همه مشکلاتت را اداره میکنم . لطفا به خاطر داشته باش که من به کمک تو نیاز ندارم. اگر در زندگی وضعیتی برایت پیش آید که قادر به اداره کردن آن نیستی، برای رفع کردن آن تلاش نکن . آنرا در صندوق( برای خدا تا انجام دهد) بگذار . همه چیز...
-
اجادسا و فهیمه
9 فروردین 1388 14:06
سلام به همه دوستان گلم خوبید انشاالله، چطورید، خوشتون می گذره با عید چیکار می کنید امروز اومدم در مورد یه دوست باهاتون صحبت کنم یه دوست خوب می دونم می تونه دوست خوبی هم برای شما باشه اگه یادتون باشه قولش و داده بودم اگه اومدنش قطعی شد معرفیش کنم خدا رو شکر بر طبق قراردادی که حاصل شد ایشون تا پایان قراردادشون با وبلاگ...
-
سکوت
8 فروردین 1388 00:19
به سکوت نیازمندیم تا در خلوت با خداوند باشیم، با او سخن بگوئیم، به او گوش فرا دهیم، به کلمات او در دلمان بیندیشیم. به خلوت خود با خداوند نیازمندیم تا از نو تولد یابیم و دگرگونه شویم. سکوت بینش نوینی از زندگی به ما می دهد. در این بینش وجود ما سرشار از لطف او خواهد شد، بارقه ای که امکان می ده تمام کارها را با لذت به پیش...
-
زندگی کرده ایم و عشق ورزیده ایم با هم
5 فروردین 1388 01:53
سلام به دوستای گلم خوبید یک باره دیگه سال نو رو به همتون تبریک میگم امسال تصمیم گرفتم که هر ۳ یا ۴ روز آپ کنم و در روزهای بعد احتمال داره نویسنده این وبلاگ به نویسندگان تبدیل بشه و دوتایی با دوست عزیزم بنویسیم اگه اومدنش ۱۰۰ درصد شد حتما اسمشم میگم پس اونایی که اجادسا رو قبول دارن و دوسش دارن لطف کنن هر ۳ یا ۴ روز بهش...
-
سال نو
2 فروردین 1388 00:43
سلام دوستان سال نو مبارک
-
باید که دوست داشته باشیم
24 اسفند 1387 19:56
سلام به همگی: قشنگترین و ماندگارترین دوستی ها اغلب با یک رقابت یا حسادت یا حتی تنفر شروع میشه. شاید تو هم یادت باشد که قدیمی ترین رفیقت را در مدرسه با یک دعوا بهدست آوردی ! آدم این طور وقتها به دور از چشم های شماتت بار و چشم غره های خانوادگی و نه هرکس دیگری که ترس از دست دادنش را داشته باشی به یک چیز...
-
اسپندارمذگان
5 اسفند 1387 00:18
گرامیداشت اسپندارمذگان، روز زن در فرهنگ ایرانی برگرفته از تانگار کانون پژوهش های ایران شناختی - دکتر جلیل دوستخواه در ایران باستان، روز های ایرانیان هر یک نامی داشتند و ایرانیان بجز جشن های بزرگ مانند نوروز، مهرگان ، سده و ایزد مهر ( شب چله یا یلدا ) ، در هر ماه که نام روز با نام همان ماه برابر می شد، جشنی بر پا می...
-
دوست دارم
21 بهمن 1387 02:01
تقدیم به عشق چهار حرفی با تمامه احساسات وقتی تو رو برای اولین بار دیدم ، هر روز با دیدنت دلم پرواز میکرد ، یه جورایی آرامش رو ازم گرفته بودی ، یه کم که گذشت دیدم حسم به تو چیز دیگه ایست ، احساس کردم رنگ و بوی دیگه ای داره ، به اینکه هر روز صداتو بشنوم ، هر روز ببینمت ، نمیدونم ، با خودم فکر میکردم هر کاری بکنم که فقط...
-
خدا جونم گوش کن ۱
15 بهمن 1387 23:28
سلام خدا جونم می دونم که دوست واقعیم فقط تویی، بدون هیچ انتظاری فقط تویی که همیشه حوصله گوش کردن به حرفام و داری قسم به . . . در مقابلت به کی قسم بخورم قسم به قلب تاریک و پرگناهم با تمام وجود دوستت دارم تو هم قلبم رو صاف کن ای خدای مهربون از امروز هیچی رو برای خودم نمی خوام بلکه برای همه می خوام باران بفرست نه بری رفع...
-
وعده دیدار
11 بهمن 1387 00:43
وعدۀ دیدار وعدۀ دیدارمون، پشتِ نقابِ بارون اون وَره تنهاییا، کنارِ رنگین کمون وعدۀ دیدارمون، اون وَره مرزِ خورشید جنبِ حریمِ آتیش، با کوله بارِ امید وعدۀ دیدارمون، هر جایی که خدا بود هر جایی که میونش، خوب و بدی جدا بود وعدۀ دیدارمون، کنارِ نَبض و طپش اونجایی که نفس ها، میرن به بادِ وزش وعدۀ دیدارمون، هر جا که بارون...
-
هم ثانیه
4 بهمن 1387 00:22
هم ثانیه هم ثانیه هم آرزو همنوس ترانه هام همیشه با مَنی و من تو پیلۀ تنهاییام یه حسی از یه خاطره که تو دلم زندونیه یه یادی از یه لحظه ای که نمیدونم اون چیه صدای بارون که میاد صدای پاتو می شنوم میام تو کوچه ها تا باز اشکات بریزه رو لبم غروب جمعه که میاد ، بغض میشی توی گلوم چشمامو رو هم میذارم می بینمت باز روبروم یه...
-
زندگی یعنی تو
26 دی 1387 14:24
سلام دوستان گلم امید وارم حال همتون خوب باشه ببخشید من یه ذره دیر دیر میام دیگه فصله امتحانات و من دارم ... میزنم به جاش دست پر اومدم پس بخونیدش و حالشو ببرید این متن و تقدیم می کنم به کسی که بهترینه تو دنیا به کسی که دوسش دارم و می دونم دوسم داره مونا جان خیلی دوست دارم این متن و تقدیم میکنم به تو دوست دارم زندگی ......
-
عروسک تنهایی
19 دی 1387 01:03
روزی که به این دنیا پا گذاشتم با چهره ای عبوس ولی مهربان و پاک چشمانم را باز کردم و با صدای گریه ام اطرافیانم را خوشحال کردم. چشمانم به مهربانی گل نرگس و بدنم به لطافت گلبرگ گل سرخ که هر ببینندهای را مجذوب خود میکرد و دنیا به نظرم آنقدر بزرگ میآمد که گویی من عروسکی کوچک در یک شهربازی بزرگ در دست کودکی غول...
-
شهر هرت
14 دی 1387 13:39
شهر هرت جایی است که رنگهای رنگین کمان مکروهند و رنگ سیاه مستحب شهر هرت جایی است که اول ازدواج می کنند بعد همدیگه رو می شناسن شهر هرت جایی است که همه بَدَن مگر اینکه خلافش ثابت بشه شهر هرت جایی است که دوست بعد از شنیدن حرفات بهت می گه : دوباره لاف زدی شهر هرت جایی است که بهشتش زیر پای مادرانی است که حقی از زندگی و...
-
پسرا و دخترا چه جوری از دستگاه عابر بانک پول میگیرن ؟
12 دی 1387 01:09
پسرها : 1- با ماشین میرن سراغ بانک، پارک میکنن، میرن دم دستگاه عابر بانک 2- کارت رو داخل دستگاه میذارن 3- کد رمز رو میزنن و مبلغ درخواستی رو وارد میکنن 4- پول و کارت رو میگیرن و میرن دخترها : 1- با ماشین میرن دم بانک 2- توی آینه آرایششون رو چک میکنن 3- به خودشون عطر میزنن 4- احتمالا" موهاشون رو هم چک میکنن 5- توی...
-
خدایا من و ببخش
9 دی 1387 22:14
خدایا منو ببخش من همه چیز رو نگفتم من نگفتم دستاشو بهم نداد من نگفتم چقدر مهربون بود خدایا منو ببخش که همه چیز رو تعریف نکردم تنهاتر از تنها من خوبیهات رو فراموش نمی کنم من عاشق قلب مهربونش شدم من عاشق دستاش شدم عاشق نجابتش شدم من عاشق آغوش گرمش شدم من عاشقش شدم عزیزم : هرگز کسی رو به اندازه تو دوست نداشتم هرگز به کسی...
-
سهراب و شقایق
8 دی 1387 00:33
با توام ای سهراب ای به پاکی چون آب یادته گفتی بهم تا شقایق هست زندگی باید کرد!نیستی سهراب که ببینی شقایق هم مرد.دیگه با چی کسی و دل خوش کرد؟یادته گفتی بهم اومدی سراغ من نرم و آهسته بیا که مبادا ترکی برداره چینی نازک تنهایی من!اومدم آهسته و نرم تر از یک پرقو.خسته از دوری راه خسته و چشم به راه.یادته گفتی بهم عاشقی یعنی...