بعضی اوقات که به شیشهی پنجرهی اتاقم نگاه میکنم میبینم که تصویر تو توش نقش بسته، گویی تو توی شیشهای و من میتونم تمام حرفایی که تو اون مدت بهت نزده بودم بهت بزنم و بگم 10 تا دوسِت دارم، راستی تا یادم نرفته اینم بگه که تمام خاطراتمون رو هم میدیدم و بعضی وقتها هم به خاطراتمون میخندیدم، به کارامون، به شیطونیامون، به حرفایی که میزدیم، هی یادش بخیر …
یه وقتایی هم میخواستم بعضی حرفها و خاطراتمون و که مثل بخار روی شیشه نشسته بود و نمیذاشت بهتر ببینمت رو پاک کنم. البته بعضی وقتها با این بخارهای رو شیشه بازی میکردم و یه چیزایی رو روی شیشه مینوشتم و تو از ته دل میخندیدی باورت میشه از ته دل میخندیدی هی یادش بخیر …
ای کاش میشد بر میگشتم و یه سری بایدها رو میذاشتم که یه سری بایدها رو بردارم، خلاصه، هی یادش بخیر…
این سؤال پرسیده می شود که آیا در زندگی چیزی زیباتر از پسر و دختری که در مسیر ازدواج دستان پاکشان و دل های خالصشان را به هم پیوند دادهاند وجود دارد ؟ آیا چیزی می تواند زیباتر از عشق جواب باشد ؟
جواب داده میشود بله، چیز زیباتری هم هست، و آن منظرهی زوج سالخوردهای است که سفرشان را در آن مسیر به انتها رسانیدهاند. دست شان چروکیده، اما هنوز به هم حلقهاند، صورتشان خط افتاده، اما هنوز درخشندهاند، قلبشان خسته و فرتوت شده، اما هنوز با عشق نیرومند وقف یکدیگرند. آری، زیباتر از عشق جوان نیز هست، عشق پیرانه.
عشق بزرگ، از خلال کوچکترین مدخل ها راه عبورش را خواهد یافت.
منتظر نمیماند تا هنگامهی آداب و رسومی فرا رسد که در آمدن و نیامدن مردّدند، آن برکت میدهد و آرامش میبخشد ساعت به ساعت و روز به روز.
جایی در این جهان ما یک روح تنها، در انتظار روح تنهای دیگر است در انبوه لحظههای ملال آور و به طور اعجاب آوری در یک مسیر اتفاقی هر یک دیگری را بر میگزیند سپس به هم میپیوندند بسان برگ های سبز با گل های طلایی به یک آمیختهی زیبا و اهورایی، و آن گاه که شب دراز زندگی خاتمه یابد راهی به سوی روز جاودان کشیده خواهد شد.
با من، پا به پای عمر بیا ! بودن و به انتها رسیدن، هنوز بهترین است، که ابتدای زندگی بهر رسیدن به انتها بنا شده است.
عشق با روح سرگشته اش آمیخته بود نه فقط با یک جزء محض از وجودش، که با تمام قلبش و تک تک نفس هایش.
عشق حقیقی هدیه ای است خداوندی به انسان تنهای زیر آسمان آن، بندی است نقره ای، حلقهای است نقرهای که در جسم و روح دل را به دل و ذهن را به ذهن گره میزند.